مطالب حقوقي و كيفري در ايران

وكيل اعاده دادرسي كيفري

همواره اين احتمال وجود دارد كه طي فرآيند دادرسي، خطا يا اشتباهاتي رخ دهد كه صحت فرآيند دادرسي و يا صدور حكم را با مشكل مواجه كند و سبب تضييع حقوق يكي از طرفين دعوا شود. به همين دليل قانونگذار در قانون آيين دادرسي كيفري روش‌هاي اعتراض به آراي صادره از سوي دادگاه‌ها را پيش‌بيني كرده است كه يكي از اين روش‌ها اعاده دادرسي است. اعاده دادرسي دو نوع دارد: اعاده دادرسي مدني و اعاده دادرسي كيفري. در واقع، اعاده دادرسي، آخرين روش شكايت به يك حكم قطعي است. در قانون آيين دادرسي كيفري، مرجع رسيدگي كننده به درخواست اعاده دادرسي، مواردي كه در آن اعاده دادرسي از آرا قطعي دادگاه‌ها قابليت طرح دارد و مهلت درخواست اعاده دادرسي تبيين شده است. از اين رو، در مطلب «وكيل اعاده دادرسي كيفري» به بررسي اين شرايط و ضوابط مي‌پردازيم. با ما تا انتهاي اين مطلب همراه باشيد.

تماس با وكيل: 09124970000 – 09124920000
مفهوم اعاده دادرسي كيفري
هنگامي كه يك رأي از دادگاهي صادر مي‌شود، ممكن است بنا به دلايل مختلفي طرفين دعوي به آن اعتراض داشته باشند. در اين صورت قانونگذار روش‌هاي مختلفي را براي اعتراض به رأي در نظر گرفته است. يكي از روش‌هاي اعتراض به آراي قطعي صادره از دادگاه‌ها كه هم در دعاوي حقوقي و هم در دعاوي كيفري امكان‌پذير است، اعاده دادرسي مي‌باشد. اعاده دادرسي كيفري كه يكي از روش‌هاي فوق‌العاده اعتراض به احكام صادره از دادگاه‌ها است با ارائه دادخواست اعاده دادرسي كيفري به ديوان عالي كشور صورت مي‌پذيرد. اگر ديوان درخواست اعاده دادرسي مطروحه را صحيح تشخيص دهد، پرونده را براي صدور رأي شايسته به دادگاه هم‌عرض محكمه صادركننده ارسال مي‌كند.

اشخاص صالح براي طرح اعاده دادرسي كيفري
مطابق قانون آيين دادرسي كيفري، اشخاص زير داراي حق طرح دادخواست اعاده دادرسي كيفري در محكمه صالح مي‌باشند:

1- محكومٌ عليه، وكيل يا نماينده قانوني او؛

و در صورت غيبت يا فوت محكوم‌ٌ‌عليه:

2- همسر محكومٌ‌عليه؛

3- وراث قانوني محكومٌ‌عليه؛

4- وصي محكومٌ عليه؛

5- دادستان.

انواع وكالت, وكالتنامه حقوقي و قضايي

تخصصي شدن امور باعث شده است كه افراد، كارهاي خود را به صورت كلي يا جزئي به اشخاص ديگري بسپارند كه اصطلاحا گفته مي‌شود، شخصي به ديگري وكالت داده است. در واقع براي سپردن بخشي از امور يا تمامي آن به شخص ديگر، مي‌توان از عقد وكالت استفاده كرد و در اين راستا كسي كه وكالت را به‌عهده گرفته است، مي‌تواند وكيل دادگستري يا شخص عادي باشد كه در اين مقاله قصد داريم اين عقد را به‌طور كامل توضيح داده و شرايط و انواع آن را بررسي نماييم.

موسسه حقوقي آسايش گستران »»» 88403987- 021
وكالت چيست؟
در معناي ساده، وكالت به معناي سپردن و تفويض كار به ديگري‌ست.

در معناي حقوقي نيز وكالت يك نوع عقد است كه بر اساس آن، شخصي، طرف ديگر را براي انجام امري نايب خود مي‌نمايد.

وكالت دهنده را موكل و كسي كه وكالت به او اعطا مي شود را وكيل مي گويند. با انعقاد عقد وكالت مانند ساير عقود، طرفين در برابر يكديگر داراي حقوق و مسئوليت مي‌شوند و تعهداتي را در برابر يكديگر دارند.

مورد وكالت، همان موضوعي‌ست كه مورد توافق طرفين قرار گرفته و وكيل بايد آن را انجام دهد.

شرايط عقدوكالت
در عقد وكالت، وكيل جانشين موكل مي‌شود و كاري كه بايد توسط موكل انجام مي‌شده است،
به عهده وكيل قرار مي‌گيرد و با انجام كار توسط وكيل، انگار خود موكل آن كار را انجام داده است.

ضمن اينكه طرفين عقد وكالت بايد آن را قبول كنند. يعني يك نفر نمي‌تواند، ديگري را بدون رضايت او،‌ وكيل خود نمايد.

وكالت بلاعزل
وكالت، از جمله معاملاتي‌ست كه هر يك از طرفين، هر زمان كه بخواهد، مي‌تواند آن را به‌صورت يك جانبه فسخ نمايد مگر اينكه به‌عنوان شرط ضمن عقدي آمده باشند كه نتوان آن را يك جانبه فسخ كرد.
براي مثال اگر در عقد ازدواج، زن به مرد وكالت در خريد خانه را بدهد،
هيچ‌يك از طرفين نمي‌توانند آن را يك جانبه به هم بزنند. در اين وضعيت، وكالت بلاعزل صورت گرفته است.
در حالي كه اگر در شرايط عادي، زن و مرد عقد وكالت فروش خانه را منعقد كنند،
هر يك از آن‌ها مي‌توانند، بدون رضايت طرف مقابل آن را فسخ كنند.

در مواردي كه مي‌خواهيد، اختيار فسخ قرارداد وكالت را از دست ندهيد، نبايد وكالت بلاعزل به وكيل بدهيد.

وكيل اعاده دادرسي كيفري

همواره اين احتمال وجود دارد كه طي فرآيند دادرسي، خطا يا اشتباهاتي رخ دهد كه صحت فرآيند دادرسي و يا صدور حكم را با مشكل مواجه كند و سبب تضييع حقوق يكي از طرفين دعوا شود. به همين دليل قانونگذار در قانون آيين دادرسي كيفري روش‌هاي اعتراض به آراي صادره از سوي دادگاه‌ها را پيش‌بيني كرده است كه يكي از اين روش‌ها اعاده دادرسي است. اعاده دادرسي دو نوع دارد: اعاده دادرسي مدني و اعاده دادرسي كيفري. در واقع، اعاده دادرسي، آخرين روش شكايت به يك حكم قطعي است. در قانون آيين دادرسي كيفري، مرجع رسيدگي كننده به درخواست اعاده دادرسي، مواردي كه در آن اعاده دادرسي از آرا قطعي دادگاه‌ها قابليت طرح دارد و مهلت درخواست اعاده دادرسي تبيين شده است. از اين رو، در مطلب «وكيل اعاده دادرسي كيفري» به بررسي اين شرايط و ضوابط مي‌پردازيم. با ما تا انتهاي اين مطلب همراه باشيد.

تماس با وكيل: 09124970000 – 09124920000
مفهوم اعاده دادرسي كيفري
هنگامي كه يك رأي از دادگاهي صادر مي‌شود، ممكن است بنا به دلايل مختلفي طرفين دعوي به آن اعتراض داشته باشند. در اين صورت قانونگذار روش‌هاي مختلفي را براي اعتراض به رأي در نظر گرفته است. يكي از روش‌هاي اعتراض به آراي قطعي صادره از دادگاه‌ها كه هم در دعاوي حقوقي و هم در دعاوي كيفري امكان‌پذير است، اعاده دادرسي مي‌باشد. اعاده دادرسي كيفري كه يكي از روش‌هاي فوق‌العاده اعتراض به احكام صادره از دادگاه‌ها است با ارائه دادخواست اعاده دادرسي كيفري به ديوان عالي كشور صورت مي‌پذيرد. اگر ديوان درخواست اعاده دادرسي مطروحه را صحيح تشخيص دهد، پرونده را براي صدور رأي شايسته به دادگاه هم‌عرض محكمه صادركننده ارسال مي‌كند.

اشخاص صالح براي طرح اعاده دادرسي كيفري
مطابق قانون آيين دادرسي كيفري، اشخاص زير داراي حق طرح دادخواست اعاده دادرسي كيفري در محكمه صالح مي‌باشند:

1- محكومٌ عليه، وكيل يا نماينده قانوني او؛

و در صورت غيبت يا فوت محكوم‌ٌ‌عليه:

2- همسر محكومٌ‌عليه؛

3- وراث قانوني محكومٌ‌عليه؛

4- وصي محكومٌ عليه؛

5- دادستان.

مهلت طرح اعاده دادرسي كيفري
در خصوص طرح دادخواست اعاده دادرسي كيفري، مهلتي در قانون آيين دادرسي كيفري پيش‌بيني نشده است و هر گاه موردي از موارد اعاده دادرسي پديد آيد، مي‌توان درخواست اعاده دادرسي را مطرح كرد.

وكيل تجديدنظرخواهي حقوقي

تجديدنظرخواهي، يكي از روش‌هاي اعتراض به رأي صادره از سوي دادگاه بدوي است. دادخواست تجديدنظر بايد  به استناد جهات تجديدنظر مقرر در قانون و ظرف مهلت بيست روز از تاريخ صدور رأي بدوي طرح گردد. مرجع رسيدگي به دادخواست تجديدنظر، دادگاه تجديدنظر استان مي‌باشد. براي ثبت دادخواست تجديدنظرخواهي بايد  به يكي از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي مراجعه نمود. در مطلب «وكيل تجديدنظرخواهي حقوقي» به تعريف و بررسي شرايط تجديدنظرخواهي مي‌پردازيم.

تماس با وكيل: 09124970000 – 09124920000
مفهوم تجديدنظرخواهي

مطابق قانون آيين دادرسي مدني و نيز آيين دادرسي كيفري، شيوه‌هاي اعتراض به آراي صادره از سوي محاكم دادگستري پيش‌بيني شده است. بر اساس اين شيوه‌ها، مي‌توان رأيي كه سوي دادگاه صادر شده است را تحت شرايط مقرر قانوني مورد اعتراض و رسيدگي مجدد قرار داد.  كه از جمله اين روش‌ها مي‌توان به موراد زير اشاره كرد:

1- واخواهي از احكام غيابي

2- تجديدنظر خواهي

3- فرجام خواهي

4- اعاده دادرسي

5- اعتراض شخص ثالث

هر يك از اين روش‌ها، شرايط و احكام خاص مربوط به خود را دارد كه در هرمورد بايد به طور دقيق رعايت گردد تا دادخواست تقديمي قابليت رسيدگي پيدا كند.

بنابراين، تجديدنظرخواهي يكي از روش‌هاي مهم اعتراض نسبت به حكم دادگاه است كه هم درباره احكام صادره از محاكم حقوقي و هم احكام صادره از محاكم كيفري قابل‌انجام است. در مطلب «وكيل تجديدنظرخواهي حقوقي»  ما به بررسي شرايط و ضوابط تجديدنظرخواهي از آراي صادره از محاكم حقوقي مي‌پردازيم.

تجديدنظرخواهي حقوقي
در ماده 348 قانون آيين دادرسي مدني، جهات تجديدنظرخواهي به صراحت و تفصيل، تشريح شده‌اند كه مطابق با آن، در صورتي ما مي‌توانيم نسبت به رأي صادره از دادگاه حقوقي، تجديدنظرخواهي نماييم كه يكي از دلايل مصرح قانوني ذيل وجود داشته باشد:

1- عدم اعتبار مستندات دادگاه؛

2- عدم وجود شرايط قانوني شهادت شهود؛

3- عدم توجه و عنايت قاضي رسيدگي كننده به دلايل بيان شده از سوي طرفين يا يكي از آنها؛

4- عدم صلاحيت قاضي يا دادگاه صادر كننده رأي مورد اعتراض؛

5- مخالف بودن رأي صادره با موازين شرعي يا مقررات قانوني.

دادخواست اعاده حيثيت توسط وكيل پايه يك دادگستري 09124920000

آنچه را كه مردم از آن به “ادعاي شرف” تعبير مي‌كنند، در واقع همان اعاده حيثيت مي‌باشد كه قانونگذار بيان نموده است. در شرايط فعلي جامعه كه مردم آستانه تحملشان كم شده است ، كوچكترين كلمه‌اي ممكن است مصداق توهين محسوب شود و فرد با استناد به چنين ادعايي بخواهد اعاده حيثيت كند و فرد توهين كننده را مورد پيگرد قانوني و حقوقي قرار دهد.در اين مطلب”دادخواست اعاده حيثيت توسط وكيل پايه يك دادگستري 09124920000” سعي كرديم تا به بيان نكاتي پيرامون انواع دادخواست اعاده حيثيت ونمونه هايي از آن بپردازيم.

اعاده حيثيت چيست؟

معناي اعاده، بازگرداندن مي‌باشد و اصطلاح اعاده حيثيت، يعني بازگرداندن وضع و حالت افراد از جهت پايين آمدن حيثيت و موقعيت اجتماعي آن‌ها در جامعه كه به واسطه مطرح كردن شكايت واهي و خلاف حقيقت نسبت به آن‌ها اتفاق افتاده است، به حالت سابق خود مي‌باشد.

 اعاده حيثيت بيشتر ناظر بر بازگرداندن اعتبار معنوي اشخاص مي‌باشد كه از طريق اقدام به تعقيب كيفري شخص مفتري (شخصي است كه با مطرح نمودن شكايت غير واقعي باعث هتك حيثيت و از بين رفتن آبروي ديگري شده است) حاصل مي‌شود.

✔ بيشتر بخوانيد :اعاده دادرسي فوق العاده | شماره وكيل 09124970000

جرم توهين كردن
مستند قانوني جرم توهين ماده 608 قانون مجازات اسلامي است كه در آن :

 توهين يا اهانت عبارت از كاري ( اعم از قول، اشاره و عمل) است كه متضمن اسناد و اخبار نبوده و به نحوي از انحاء در حيثيت متضرر از اين جرم نوعي وهن وارد كند.

بهترين وكيل پايه يك 09124920000

بهترين وكيل پايه يك در تهران و مشهد را از موسسه حقوقي آسايش گستران بخواهيد… ما در اين مطلب قصد داريم راه هاي ارتباطي با بهترين وكلاي پايه يك دادگستري را به كاربران عزيز معرفي كنيم در ادامه همراه ما باشيد…

بهترين وكلاي تهران
موسسه حقوقي آسايش گستران با در اختيار داشتن كادري مجرب از وكلاي پايه يك دادگستري اين زمينه را فراهم كرده است كه به بهترين نحو ممكن به موكل خود خدمات ارائه دهد. در اين موسسه مشاوره كاملا رايگان مي باشد.

شماره تلفن دفتر تهران : 88401560 – 88403166 – 88403987- 021

از كجا بدونيم كه يك موسسه معتبر است؟
براي اينكه از معتبر بودن موسسه حقوقي اطلاع پيدا كنيد به موارد زير دقت نمايد:

پروانه كسب
پرس و جو
ارائه انواع خدمات حقوقي و كيفري
راه هاي ارتباطي با موسسه(شبكه هاي اجتماعي،تلفن ها،سايت و…)
فعاليت موسسه در اينترنت
وكلاي مجرب موسسه
مشورت از افراد با تجربه
سطح دانش و تخصص وكلاي موسسه
بررسي سابقه و پرونده هاي موسسه
شماره تماس بهترين وكيل پايه يك دادگستري
وكيل هاي پايه يك دادگستري، كه دوره‌هاي لازم را در بهترين موسسات آموزشي پشت سر گذاشته و سپس با شركت در پرونده‌هاي قضايي مختلف از صلاحيت لازم براي مشاوره حقوقي برخوردار شده‌اند، مي تواند بهترين گزينه براي حل پرونده هاي شما باشد.

قانون صيغه و حقوق زن صيغه اي

در حقوق ايران دو نوع عقد ازدواج به وجود دارد. ازدواج دائم و ازدواج موقت كه به صيغه معروف است. هر يك از اين دو نوع عقد داراي شرايط و قانون هاي نيز هستند كه بايد آن‌ها را رعايت كرد. در غير اين صورت از نظر قانون صيغه داراي اعتبار نيستند. در اين مقاله قصد داريم يكي از مباحث بحث برانگيز و پرچالش حقوقي يعني عقد موقت يا همان صيغه موقت را بيان كنيم و از نظر حقوقي و قانون آن را بررسي نماييم.

عقد ازدواج و انواع آن
در قانون ، هنگامي كه دو نفر بر كاري توافق كنند و هر يك در برابر ديگري حقوق و تعهداتي داشته باشد، مي‌تواند، يكي از انواع عقد در قانون را با توجه به موضوع آن منعقد كند. ازدواج يا نكاح نيز يكي از انواع عقود در قانون است كه نوع و موضوع آن با ساير عقود تفاوت‌هاي زيادي دارد اما در عين حال دو طرف در مقابل يكديگر حقوق و تكاليفي دارند.

نكاح يا همان عقد ازدواج بر اساس قانون ايران به دو صورت واقع مي‌شود،
كه هر دو نوع آن از نظر قانوني داراي رسميت و اعتبار هستند.
ضمن اينكه شرايط و قواعد مربوط به هر كدام از اين عقود به‌طور كامل با ديگري متفاوت است.
به همين دليل لازم است نسبت به آن‌ها اطلاع كافي داشته باشيد. اين دو نوع عبارت‌اند از:

ازدواج دائم و ازدواج موقت.
ازدواج مجدد
اصطلاح ازدواج مجدد براي دو دسته از افراد به كار مي‌رود.
اول زن يا مردي كه پس از فوت يا جدايي از همسر سابق خود با شخص ديگري ازدواج مجدد مي‌كند.
در حالت دوم ازدواج مجدد كه بار معني منفي‌تري دارد،
زماني‌ست كه مرد با داشتن همسر دائم با زن ديگري ازدواج مي‌كند كه معمولا به صورت موقت خواهد بود.

طبق قانون صيغه يا در واقع ازدواج موقت ،
تكاليف مرد نسبت به زن كمتر از ازدواج دائم است و همين عامل موجب ازدواج مجدد افرادي شده است،
كه به دلايلي چون اختلاف با همسر اول و عدم توانايي در پرداخت حقوق وي، به ازدواج موقت روي مي‌آورند.

ازدواج موقت
در صورتي كه زن و مرد براي عقد ازدواج خود مدت تعيين كنند،
عقد آن‌ها از نوع موقت خواهد بود.
در اين صورت شرايط ازدواج و حقوق آن‌ها نيز متفاوت با ازدواج دائم است.

در واقع مي‌توان گفت، ازدواج موقت يا متعه در عرف به نام صيغه شناخته مي‌شود،
نوعي از عقد ازدواج است كه بر اساس آن زن و شوهر براي مدت مشخص و محدود با مهريه توافق شده با هم ازدواج مي‌كنند،
و پس از انقضاي مدت، عقد و رابطه زوجيت بين آن‌ها از بين مي‌رود.

طلاق در ازدواج موقت
در صيغه برخلاف ازدواج دائم، انحلال ازدواج و پايان يافتن آن با طلاق صورت نمي‌گيرد.
چرا كه پس از پايان مدت عقد، رابطه نيز پايان مي‌گيرد.
در عين حال اگر زن و مرد پيش از پايان مدت عقد بخواهند از يكديگر جدا شوند،
مي‌توانند بر اين امر توافق كرده و مدت باقي مانده را به يكديگر ببخشند.
در نتيجه در هيچ صورتي طلاق جايگاهي در عقد موقت ندارد.

عوامل ايجاد و رفع تعهد ارزي

واردكنندگان در ايران براي واردات كالا با مشخصات و ميزان معين از بانك مركزي ارز با قيمت دولتي دريافت مي‌كنند. چنانچه واردكننده به هر دليلي نتواند تمام يا قسمتي از كالاي موردنظر را وارد كند، تعهد ارزي بر ذمه او ثابت مي‌شود. در صورت قرار گرفتن تعهد ارزي بر عهده واردكننده، وي ملزم مي‌شود ارز دريافتي را به بانك بازگرداند. ليكن عواملي وجود دارند كه در ايجاد و رفع تعهد ارزي مؤثر هستند. اين عوامل به دو بخش عوامل قانوني و قراردادي تقسيم مي‌شوند. در مطلب «عوامل ايجاد و رفع تعهد ارزي» به بررسي اين عوامل مي‌پردازيم. چنانچه شما نيز درباره مسئله مربوط به تعهد ارزي سؤال داشته و يا نيازمند به كسب اطلاعات بيشتر هستيد، تا انتهاي اين مطلب همراه ما باشيد.

دريافت مشاوره از وكيل پايه يك دادگستري »»» 88403987- 021
انواع عوامل مؤثر در تعهد ارزي
به طور كلي عوامل مؤثر در ايجاد و رفع تعهد ارزي به دو دسته عوامل قانوني و قراردادي تقسيم مي‌شود. در مطلب «عوامل ايجاد و رفع تعهد ارزي» ابتدا به تشريح عوامل قانوني و سپس به عوامل قراردادي مي‌پردازيم.

1- عوامل قانوني
منظور از عوامل قانوني مؤثر در ايجاد و رفع تعهد ارزي، عواملي هستند كه آثار حقوقي ناشي از آنها از سوي قانون تعيين شده است. اين عوامل در اختيار هيچ يك از طرفين قرارداد نيست بلكه تماماً از سوي قانونگذار تعيين و اعلام مي‌گردد. در ادامه به بررسي اين عوامل مي‌پردازيم:

1-1- فوت
الف- چنانچه فروشنده خارجي، يك شخص حقيقي باشد و قبل از فرستادن اسناد به بانك كارگزار خريدار فوت نمايد، هيچ گونه تعهد ارزي بر ذمه واردكننده ايجاد نمي‌شود.

ب- اگر فروشنده خارجي بعد از ارسال اسناد به بانك مزبور و واريز ارز و قبل از ورود كالا به كشور فوت نمايد، واردكننده مسئوليت پاسخ گويي به تعهد ورود كالا يا تعهد ارزي ناشي از آن را برعهده دارد.

نكته مهم
لازم به ذكر است كه تعهدات عيني يا ديني افراد جزء اقلام دارايي آنها به حساب مي‌آيد. فلذا با فوت متعهد، در زمره ماترك او است و ورثه، در حدود تركه مسئول ايفاي تعهدات مالي مورث خود هستند. تعهد ارزي از اين قاعده مستثني نيست. فلذا قرارداد معامله ارزي و تعهدات ناشي از آن با فوت شخص واردكننده از بين نمي‌رود و به ورثه او انتقال مي‌يابد. انتقال مزبور همچون انتقال ساير اموال متوفي، قهري و به حكم قانون است.

البته بانك اجازه ندارد ايفاي تعهدات قراردادي واردكننده متوفي را از ورثه او بخواهد. في‌الواقع ورثه صرفاً مكلف به بازپرداخت معادل ريالي ارز خارج شده به بانك از محل ماترك متوفي هستند. همچنين اگر كالاي مزبور دچار نقص كمّي يا كيفي باشد، معادل ارزي آن بايد از اموال متوفي محاسبه و پرداخت گردد.

✔ بيشتر بخوانيد : وكيل دادگستري و تعريف چند اصطلاح از حقوق گمركي

2-1- جنون و سفه
اگر واردكننده شخص حقيقي باشد و طي واردات كالا دچار جنون يا سفه شود. تكليف معامله چيست؟ معاملات ارزي از سري قراردادهاي لازم هستند. فلذا اين دسته از معاملات با وقوع سفه واردكننده منفسخ نمي‌شود. همچنين بر اساس مقررات قانون مدني، جنون واردكننده نيز تأثيري در اعتبار معامله ندارد.

في‌الواقع اگرچه بر اساس بندهاي 2 و 3 ماده ۱۲۰۷ قانون مدني، اشخاص غيررشيد و مجانين از تصرف در اموال و حقوق مالي خود ممنوع هستند و دادگاه براي ايشان قيم تعيين مي‌كند. اما اگر واردكننده مزبور طي مدت واردات كالا محجور يا سفيه شود، صلاحيت وي براي دخالت و تصرف در اموال و امور مالي او از بين خواهد رفت. ليكن اين حجر تأثيري در اعتبار معامله ارزي ندارد و مسئوليت واردكننده مبني بر ارائه پروانه سبز گمركي به بانك كماكان باقي است.

وظيفه قيم واردكننده
چنانچه حدوث حجر و زمان نصب قيم:

الف- پيش از وصول اسناد باشد: قيم مي‌تواند قرارداد واردكننده محجور با فروشنده خارجي را فسخ يا اقاله كند.

ب- پس از تاريخ وصول اسناد و انعقاد معامله ارزي واقع شود: قيم بايد تعهد واردات كالا را به انجام رساند. وگرنه تعهد ارزي ناشي از آن ثابت است و بانك حق دارد وجوه ارزي را از قيم طلب كند.